معنی (.iv &.tv): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (.n): , چاقو، کارد، گزلیک، تیغه, معنی (پهذ &پفذ): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (پئ): پ چاقو، کارد، گزلیک، تیغه, معنی (,iv &,tv): ]اrm xbj(fi)، lاcb xbj (fi)، (,n): , ]اrm، lاcb، ;xgdl، تdyi, معنی اصطلاح (.iv &.tv): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (.n): , چاقو، کارد، گزلیک، تیغه, معادل (.iv &.tv): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (.n): , چاقو، کارد، گزلیک، تیغه, (.iv &.tv): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (.n): , چاقو، کارد، گزلیک، تیغه چی میشه؟, (.iv &.tv): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (.n): , چاقو، کارد، گزلیک، تیغه یعنی چی؟, (.iv &.tv): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (.n): , چاقو، کارد، گزلیک، تیغه synonym, (.iv &.tv): چاقو زدن(به)، کارد زدن (به)، (.n): , چاقو، کارد، گزلیک، تیغه definition,